محل تبلیغات شما
امروز بعد از ظهر یه اتفاق خاص افتاد. مامان داشت با داداشم حرف میزد درباره مشغله ذهنی و این چیزا و گفتم پس من که فیلم نگاه میکنم تا یکم تو ارامش باشم نباید بخاطرش سرزنش بشم. جوابی که گرفتم قابلیت ایجاد یسری ارزوی پوچ رو داشت. گفتن تو چه مشغله ذهنی ای داری؟ نه شوهری نه بچه ای! گفتم فکر میکنین همه چی شوهر و بچس؟ و در حالیکه گریم گرفته بود و اعصابم به هم ریخته بود و باید سعی میکردم خودمو جمع و جور کنم، فکر میکردم اگه همه چی این دو تا بود چقدر همه چیز اسون تر

تو نشسته ای کجای ماجرا؟

بالاخره هر کسی یه شریک برای روزای سختش نیاز داره

گاهی وقتا درک کردن یسری ادما سخت میشه، مگه نه؟

ذهنی ,گفتم ,تو ,میکردم ,یسری ,مشغله ,مشغله ذهنی ,بود و ,همه چی ,و اعصابم ,سعی میکردم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها